هشـتـمیـــن خورشـیـــد

Eighth Sun
هشـتـمیـــن خورشـیـــد

اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی،الامام التقی النقی و حجتک علی من فوق الارض و من تحت الثری، الصدیق الشهید، صلاه کثیره تامه زاکیه متواصله متواتره مترادفه کافضل ما صلیت علی احد من اولیائک

نویسندگان

۶ مطلب در مرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

در را باز کرد، بسم الله گفت و قدم در حمام گذاشت. بخار آب گرم مثل مه فضای حمام را پر کرده بود. کمی به اطراف نگاه کرد. حمام تقریبا شلوغ بود. هر صدایی که بر می خواست بم و طنین انداز می شد. کف سنگ فرش شده حمام لیز و خیس بود. امام با احتیاط گام برمی داشت و به سوی خزینه می رفت. کسی جلوی خزینه بر سکویی نشسته بود و تاس تاس آب بر سرش می ریخت. امام نیز سطلی مسی را برداشت و از آب خزینه پر کرد. او هم روی سکو نشست و چند بار با تاس آب بر سر و دوشش ریخت. کسی نزدیک خزینه داشت پشت رفیقش را مشت و مال می داد. در آن شلوغی و فضای مه آلود، کسی متوجه امام نبود. امام باز سطل را پر از آب کرد، رفت تا در گوشه ای خود را بشوید. پیرمردی وسط حمام کنار یکی از ستونها نشسته بود. سر و صورتش پر از کف صابون بود. با چشمان نیمه باز متوجه عبور امام می شد.

۰ نظر ۲۸ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۵۰
سید ابوالفضل رزم آیین

بزنطی می گوید: از امام رضا علیه السلام درخـواسـتی نـمودم، ایشان فـرمودند: صـبر کـن
امیدوارم اگر خداوند بخواهد ترتیب آن را داده خواهد شد. سپس فرمودند: به خدا سوگند هر چه خداوند از مؤمنین در دنیا برای آخرت ذخیره نماید، برای آن ها بهتر است ازآن چه درهمین دنیا به ایشان بدهد، پس از آن دنیا را زیاد مذمّت نمودند وکوچک و پست شمردند وگفتند: مگر این دنیا چیست؟ ثروتمند پیوسته در خطر است و بر او لازم است پرداخت حقوق خداوند. خداوند بر من نعمت عنایت فرموده همیشه ترسان و ناراحتم دراین هنگام دست مبارکشان را تکان دادند (به علامت طریقه ی پرداخت) تا وقتی که حقوق واجب را خارج نمایم عرض کردم: فدایت شوم مولای من، آیا شما با این جلالت و منزلت می ترسید؟ امام علیه السلام فرمودند: آری خدای را به آن چه بر من ارزانی داشته سپاسگزارم. (1)
اینک به چـند نکته ی کوتاه دیگر درباره ی خصوصیّات اخلاقی امام هشتم علیه السلام توجّه نمائید: الف: ویژگی های زندگی امام از زبان یک زن که کنیز امام رضا علیه السلام بود: صولی کاتب می گوید: مادر بزرگم (پدری ام) گفت: من را با چند کنیز دیگـر از کوفه خریداری نمودند، ما را برای مأمون بردند، در خانه ی او از نظر خوراک و پوشاک و پول فراوان در ناز و نعمت بودیم.
 

۰ نظر ۲۳ مرداد ۹۲ ، ۱۳:۵۵
سید ابوالفضل رزم آیین

سِره اخلاقی امام رضا علیه السلام

اخلاق، یکی از عناصر مهم شخصیت انسان است، و کاشف کیفیت ذات، و درون اوست. امام رضا علیه‌السلام به اخلاق عالی و ممتاز، آراسته بودند، و بدین سبب دوستی عام و خاص را، به خود جلب کردند، همچنین انسانیت آن حضرت، یگانه و بی‌مانند بود، و در حقیقت تجلی روح نبوت، و مصداق رسالتی بود که خود آن حضرت، یکی از نگهبانان و امانت‌داران و وارثان اسرار آن به شمار می‌رفت. از ابراهیم بن عباس صولی (1) نقل شده، که گفته است:

من ابوالحسن الرضا علیه السلام را هرگز ندیدم در سخن گفتن، با کسی درشتی کنند.

من ابوالحسن الرضا علیه السلام را هرگز ندیدم سخن کسی را پیش از فراغ از آن، قطع کند.

هرگز درخواست کسی را ،که  قادر به انجام دادن آن بود، رد نفرمودند.

هرگز پاهای خود را، جلو همنشین، دراز نمی‌کردند.

هرگز در برابر همنشین تکیه نمی‌کردند.

هرگز او را ندیدم،که غلامان و بردگان خود را بد گویند.

هرگز او را ندیدم، که آب دهان بیندازند.

۰ نظر ۱۵ مرداد ۹۲ ، ۱۸:۱۵
سید ابوالفضل رزم آیین

در اندیشه و سیره رضوی اولویت‌های مهمی ‌جهت مبارزه با فقر در نظر گرفته شده است و بررسی سیره رضوی نشان دهنده این اولویت‌ها و ضرورت‌ها است:

از مسائل فکری و عقیدتی نادرستی که زمینه درونی فقر و محرومیت را می‌سازد و رویارویی با آن را غلط و ناممکن جلوه می‌دهد، نسبت دادن فقر است به عوامل طبیعی و کمبود مواد در زمین و سلب مسئولیت از انسان‌ها و سیستم و نظام اجتماعی. در این نوع اندیشه‌ها، مبارزه با فقر غیرممکن و بیرون از حوزه اختیار و قدرت انسان معرفی می‌شود. و این اشتباهی بزرگ و بدآموزی زیان‌باری است که از عوامل فکری و فرهنگی پایداری فقر در جامعه می‌باشد.

۰ نظر ۱۳ مرداد ۹۲ ، ۲۳:۰۹
سید ابوالفضل رزم آیین

سیاست در عرصه داخلی یا سیاست داخلی.

سیاست در عرصه ی خارجی یا سیاست خارجی .

هریک از این دو قسم نیز به قسم مجزا تقسیم می‌شوند:

سیاست داخلی: الف، برقراری نظم و تسلط بر امور جامعه؛ و ب، جلوگیری از ورود سیاست های اجنبی به داخل کشور.

سیاست خارجی: الف، تأثیر در ملل دیگر به منظور مشارکت در برقراری نظم و جلوگیری از ظلم به آن ها؛ زیرا انسانیت یک وحدت واحد است و انسان از این جهت که انسان است خدمت او بر انسان دیگر واجب است.

امام علی علیه السلام می‌فرماید: «هرانسانی برادر دینی یا نظیر تو در آفرینش است.»

پس همه ی انسان ها با هم برابرند و یک انسان وظیفه دارد به همنوعانش در برقراری نظم و جلوگیری از ظلم در ملل دیگر مشارکت داشته باشد و این همان سیاست خارجی است.

ب، کوشش در جلوگیری از تأثیر ملل و دولتهای دیگر در کشور اسلامی. چون اگر دولت مرکزی در جلوگیری از اثر گذاشتن در کشور دخالت نکند حکومتهای خارجی به انواع مختلفی در کشور اثر می‌گذارند.

سیاست چهار موضوع اصلی دارد که همان اصول سیاستند. می‌توان این اصول را به 4 قسم تقسیم کرد:

1. شامل: الف، دیدگاه سیاسی و ب، افکار سیاسی می‌باشد.

2. تأسیسات سیاسی که شامل: مؤسسات سیاسی معاصر با دولت مثل روز‌نامه‌ها، مؤسسات قانون گذاری مثل مجلس و قانون اساسی و مؤسسات اجرایی مثل دولت است.

3. اموری که در سیاست نسبت اول را دارند؛ بدین جهت که شروع سیاست از آن ها بوده است که شامل: الف، آزادی عمومی؛ ب، گروه ها و جمعیت ها؛ ج، احزاب سیاسی و د، مشارکت افراد در اداره جات یا دولت.

4. روابط بین الملل که شامل: الف، سیاست بین المللی؛ ب، سازمانها و اداره جات بین المللی و ج، قانون بین المللی.

از این بیانات روشن می‌شود که تعریف سیاست به علم دولت داری به هیچ وجه کامل نیست اگر چه دولت داری یکی از مهمترین شاخه های آن است.

۰ نظر ۱۰ مرداد ۹۲ ، ۲۲:۳۱
سید ابوالفضل رزم آیین

از قیمتی ترین سرمایه ها و میراث های حیات آدمی " ادب" است. از امام علی (علیه السلام) روایت شده که « رعایت ادب همچون لباس فاخرو زینتی است.» (1) ایشان در حدیثی دیگر ضمن آنکه ادب را افتخار آدمی می دانند، می فرمایند: « ادب انسان را از افتخارات پدران و نیاکان بی نیاز می کند.» (2)

 

هنگامی که در زندگی پیشوایان بزرگ اسلام دقت کنیم، می بینیم که ایشان دقیق ترین نکات مربوط به ادب را حتی با افراد کوچک نیز رعایت می کردند. در سیره رفتاری حضرت رضا (علیه السلام) که به اخلاق عالی و ممتاز آراسته بودند، نیز رعایت ادب از جایگاه ویژه ای برخوردار است. ابراهیم ابن عباس صولی، یکی از اصحاب امام رضا (علیه السلام) که در طول مسافرت حضرت از مدینه تا طوس در خدمت ایشان بود می گوید : « من ابوالحسن الرضا علیه السلام را هرگز ندیدم درسخن گفتن، با کسی درشتی کنند. من ابوالحسن الرضا علیه السلام را هرگز ندیدم، سخن کسی را پیش از فراغ از آن، قطع کند. هرگز درخواست کسی را، که  قادر به انجام دادن آن بود، رد نفرمودند. هرگز پاهای خود را، جلو همنشین، دراز نمی کردند. هرگز در برابر همنشین تکیه نمی کردند. هرگز او را ندیدم، که غلامان و بردگان خود را بد گویند. هرگز او را ندیدم، که آب دهان بیندازند. هرگز او را ندیدم، که قهقهه بزند، بلکه خنده اش تبسم بود.  تا آنجاکه می گوید: هرکه بگوید درفضلیت، کسی را مانند او دیده، از او باور نکنید.» (3)

 پاورقی:

1- نهج البلاغه، حکمت 5
2- بحارالانوار، ج 75، ص 68
3- کشف الغمه، ج 3، ص 156


۰ نظر ۰۲ مرداد ۹۲ ، ۱۴:۰۵
سید ابوالفضل رزم آیین