هشـتـمیـــن خورشـیـــد

Eighth Sun
هشـتـمیـــن خورشـیـــد

اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی،الامام التقی النقی و حجتک علی من فوق الارض و من تحت الثری، الصدیق الشهید، صلاه کثیره تامه زاکیه متواصله متواتره مترادفه کافضل ما صلیت علی احد من اولیائک

نویسندگان

۲ مطلب با موضوع «دلنوشته ها و خاطرات رضوی» ثبت شده است


حق، معرفت به هر نگاهم داده / در حلقه ی عشق خویش راهم داده

اینها همه علتش فقط یک چیز است  / ایرانی ام و رضا پناهم داده . . .

میلاد مسعود ولی نعمت ما، آقا امام رضا مبارک


۱ نظر ۲۵ شهریور ۹۲ ، ۱۷:۴۹
سید ابوالفضل رزم آیین

معجزات امام رضا (ع) در طول تاریخ بسیار زیاد بوده است

هنوزبسیار معجزه اتفاق مییفته در حرم اقا امام رضا (ع) یکی از

معجزات در سال 1385 در حرم خود اقا رخ داد :خادم های امام رضا

(ع) که مثل همیشه در حال عوض کردن گل های بالای حرم امام

رضا(ع) بودند . ناگهان گلدان از دست خادم رها میشه و طرفی که

بانوان در حال زیارت بودن می افته و روی سر دختری که در کنار

شسته بود می افته همه به طرف دختر می رن ...سر دختر کاملا

شکافته شده بود و خون همه جا رو فرا گرفته بود سریع این دختر

رو به بیمارستان می برند خادم هم که از ترس جرات حرکت نداشت

در جای خود می لرزید تا اینکه تقریبا 4 ساعت بعد از حادثه پدر دختر

به حرم اومد و سراغ اون خادمی که گلدون از دستش افتاده بود رو

گرفت تا اینکه این خادم پدر دختر رو دید ترس همه ی وجودش رو

فرا گرفته بود و با خود می گفت ( نکنه دختر فوت شده باشه

نکنه .....) که پدر به این خادم رسید و در کمال نا باوری پدر خادم رو

بغل و او را بوس می کرد و اشک در چشمان پدر پر شد خادم گفت

من سر دختر شما رو شکستم و شما من رو بغل و می بوسید؟؟؟

پدر گفت دختر من از زمانی که به دنیا امد نابینا بود و به مشهد اومده

بود تا شفا بگیره زمانی که اون گلدون به سر دخترم خورده بود دکترا

می گفتند که به طرز کاملا عجیبی چشمان دخترم بینا و باز شده بود

که اقا امام رضا (ع) شفای او رو داد انگاه پدر بلند صدا زد

یا امام رضا قربونت برم

۰ نظر ۲۲ شهریور ۹۲ ، ۲۱:۵۸
سید ابوالفضل رزم آیین