هشـتـمیـــن خورشـیـــد

Eighth Sun
هشـتـمیـــن خورشـیـــد

اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی،الامام التقی النقی و حجتک علی من فوق الارض و من تحت الثری، الصدیق الشهید، صلاه کثیره تامه زاکیه متواصله متواتره مترادفه کافضل ما صلیت علی احد من اولیائک

نویسندگان

۲۲ مطلب با موضوع «سبک زندگی در سیره امام رضا (ع)» ثبت شده است

استماع غنا

ابان بن صلت گوید: به امام رضا علیه السلام عرض کردم عباسی به من خبر داده است که شما شنیدن غنا را جایز می دانید. امام علیه السلام فرمود: آن کافر دروغ گفته است . این چنین نبوده است بلکه قضیه از این قرار بود که او درباره شنیدن غنا از من سوال کرد و من به او خبر دادم : مردی به خدمت ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین (امام باقر علیه السلام) رسید و از شنیدن غنا سوال کرد، او در جواب گفت : به من بگو هر گاه خداوند حق و باطل را در یک جا جمع کند غنا با کدامیک از حق یا باطل خواهد بود؟ آن مرد گفت : با باطل . ابوجعفر علیه السلام به او گفت : همین تو را بس است که خود بر علیه خود حکم کردی (غنا را جزء باطل به حساب آوردی) این سخن من با عباسی بود. در برخی بحثها کار به اینجا می رسد که از طرف مقابل خود سوال کنیم که اگر حق و باطل را کنار هم گذاریم این کار یا این فکر و یا اخلاق جزء کدام خواهد بود؟

نویسنده: محمد رضا اکبری

منبع:قصه های تربیتی چهارده معصوم (علیهم السلام)

۲ نظر ۰۵ مهر ۹۲ ، ۱۳:۳۳
سید ابوالفضل رزم آیین

امام رضا(علیه السلام) و تربیت فرزند

تربیت عبارت است از شکوفا سازى استعدادها و جهت دهى آن به سوى کمال مطلوب. تربیت ضرورى ‏ترین نیاز انسان در زندگى است. انسان بدون تربیت صحیح ره به جایى نمى ‏برد، نه از باغ زندگى خویش میوه شیرین‏ مى ‏چیند و نه کام انسان هاى دیگر را از ثمرات درخت وجود خود شیرین مى ‏کند; و بالاتر آنکه نه به درک معناى انسانیت نایل مى‏ آید و نه به فتح قله‏ هاى ‏رفیع انسانیت دست مى‏ یازد. بدین جهت تربیت عالیترین هدف پیامبران و اساسى‏ ترین ‏پیام کتب و اولین و ضرورى ‏ترین وظیفه والدین است. ضرورت و اهمیت تربیت، والدین را بر آن مى ‏دارد که به این مسوولیت ‏بزرگ ارجى دو چندان نهند; براى‏ ایفاى درست آن خود را به صلاح و آگاهى از روش و فنون تربیت مجهز بسازند و با الگو گرفتن از مربیان موفق در انجام دادن این وظیفه مهم بکوشند. بى‏شک معصومان علیهم السلام موفق ‏ترین مربیان و سیره قولى و عملى آنهامطمئن‏ ترین الگو براى والدین در امر ظریف و پرپیچ و خم تربیت است. این ‏مقاله بر آن است تا نکاتى از سیره تربیتى امام رضا(ع) در تربیت فرزند رایادآورى کند و گامى، هر چند ناچیز، در ترویج معارف اهل‏بیت ‏بردارد. سیره تربیتى امام رضا(ع)، با توجه به سفر آن حضرت به خراسان و دورى از کانون‏ خانواده و نیز تک فرزندى چنانکه برخى از بزرگان قایلند بسیار قابل ‏توجه است; چرا که تربیت فرزند یگانه آن هم از راه دور شیوه‏اى خاص مى ‏طلبد.

1- تدریجى بودن تربیت

تربیت جریانى مستمر و فعالیتى تدریجى است که نه مرزمى‏ شناسد و نه زمان و مکان; بلکه به درازاى عمر است و به پهناى ابعاد وجودى عالم اکبر، یعنى انسان. درخت تربیت زود ثمر نمى ‏دهد و نباید انتظارداشت‏ یک شبه یا چند ماهه در امر ظریف و پیچیده تربیت معجزه انجام گیرد; بلکه‏ باید از سالها قبل از تولد زمینه تربیت صحیح را فراهم کرد و بعد از تولد،بتدریج ‏با صبر و حوصله، به انجام آن پرداخت. در سیره ائمه اطهار علیهم السلام ‏و دیدگاههاى آنان مسایلى چون انتخاب همسر شایسته، لزوم رعایت آداب ازدواج،توجه به مواقع و شرایط انعقاد نطفه، مراقبتهاى ایام باردارى و ... حکایت ازاین نکته مهم دارد.

۲ نظر ۲۸ شهریور ۹۲ ، ۱۲:۲۱
سید ابوالفضل رزم آیین

یکی از واجبات دینی ما نماز است که آن تاکید زیادی شده و در همین زمینه پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) فرموده است: «نماز ستون دین است پس هر کس عمدا نمازش را ترک کند به تحقیق دینش را منهدم کرده است» (1) در سیره و رفتار عملی اهل بیت یکی از نکاتی که دیده می شود تاکید آنان بر ۷نماز اول وقت است. امام رضا علیه السلام نیز بر این امر تاکید فراوانی داشته اند. ابراهیم بن موسی قزار گوید: روزی در خراسان در خدمت امام رضا علیه السلام در راهی می رفتیم. وقت نماز شد امام به سمت ساختمانی که آنجا بود رفت و در زیر صخره ای که در آن نزدیکی بود نشست. ایشان به من فرمود اذان بگو. گفتم صبر کنید اصحاب بیایند. امام فرمود: «خداوند تو را بیامرزد هرگز نماز را از اول وقت به آخر وقت آن بدون علت به تاخیر میفکن. هیچگاه اول وقت را از دست مده» اذان گفتم و نماز خواندیم. (2)

 

۰ نظر ۱۴ شهریور ۹۲ ، ۱۴:۰۴
سید ابوالفضل رزم آیین

امام هشتم حضرت رضا علیه السلام فرمودند:

عقل شخص مسلمان تمام نیست، مگر این که ده خصلت را دارا باشد:

1ـ از او امید خیر باشد

2ـ مردم از بدى او در امان باشند

3ـ خیر اندک دیگرى را بسیار شمارد

4ـ خیر بسیار خود را اندک شمارد

5ـ هر چه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود

6ـ در عمر خود از دانش طلبى خسته نشود

7ـ فقر در راه خدایش از توانگرى محبوبتر باشد

8ـ خوارى در راه خدایش از عزّت با دشمنش محبوبتر باشد

9ـ گمنامى را از پرنامى خواهانتر باشد

سپس فرمود: دهمین و چیست دهمین؟ به او گفته شد: چیست؟

فرمود: احدى را ننگرد جز این که بگوید او از من بهتر و پرهیزکارتر است.


۰ نظر ۱۴ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۳۸
سید ابوالفضل رزم آیین

در را باز کرد، بسم الله گفت و قدم در حمام گذاشت. بخار آب گرم مثل مه فضای حمام را پر کرده بود. کمی به اطراف نگاه کرد. حمام تقریبا شلوغ بود. هر صدایی که بر می خواست بم و طنین انداز می شد. کف سنگ فرش شده حمام لیز و خیس بود. امام با احتیاط گام برمی داشت و به سوی خزینه می رفت. کسی جلوی خزینه بر سکویی نشسته بود و تاس تاس آب بر سرش می ریخت. امام نیز سطلی مسی را برداشت و از آب خزینه پر کرد. او هم روی سکو نشست و چند بار با تاس آب بر سر و دوشش ریخت. کسی نزدیک خزینه داشت پشت رفیقش را مشت و مال می داد. در آن شلوغی و فضای مه آلود، کسی متوجه امام نبود. امام باز سطل را پر از آب کرد، رفت تا در گوشه ای خود را بشوید. پیرمردی وسط حمام کنار یکی از ستونها نشسته بود. سر و صورتش پر از کف صابون بود. با چشمان نیمه باز متوجه عبور امام می شد.

۰ نظر ۲۸ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۵۰
سید ابوالفضل رزم آیین

بزنطی می گوید: از امام رضا علیه السلام درخـواسـتی نـمودم، ایشان فـرمودند: صـبر کـن
امیدوارم اگر خداوند بخواهد ترتیب آن را داده خواهد شد. سپس فرمودند: به خدا سوگند هر چه خداوند از مؤمنین در دنیا برای آخرت ذخیره نماید، برای آن ها بهتر است ازآن چه درهمین دنیا به ایشان بدهد، پس از آن دنیا را زیاد مذمّت نمودند وکوچک و پست شمردند وگفتند: مگر این دنیا چیست؟ ثروتمند پیوسته در خطر است و بر او لازم است پرداخت حقوق خداوند. خداوند بر من نعمت عنایت فرموده همیشه ترسان و ناراحتم دراین هنگام دست مبارکشان را تکان دادند (به علامت طریقه ی پرداخت) تا وقتی که حقوق واجب را خارج نمایم عرض کردم: فدایت شوم مولای من، آیا شما با این جلالت و منزلت می ترسید؟ امام علیه السلام فرمودند: آری خدای را به آن چه بر من ارزانی داشته سپاسگزارم. (1)
اینک به چـند نکته ی کوتاه دیگر درباره ی خصوصیّات اخلاقی امام هشتم علیه السلام توجّه نمائید: الف: ویژگی های زندگی امام از زبان یک زن که کنیز امام رضا علیه السلام بود: صولی کاتب می گوید: مادر بزرگم (پدری ام) گفت: من را با چند کنیز دیگـر از کوفه خریداری نمودند، ما را برای مأمون بردند، در خانه ی او از نظر خوراک و پوشاک و پول فراوان در ناز و نعمت بودیم.
 

۰ نظر ۲۳ مرداد ۹۲ ، ۱۳:۵۵
سید ابوالفضل رزم آیین

سِره اخلاقی امام رضا علیه السلام

اخلاق، یکی از عناصر مهم شخصیت انسان است، و کاشف کیفیت ذات، و درون اوست. امام رضا علیه‌السلام به اخلاق عالی و ممتاز، آراسته بودند، و بدین سبب دوستی عام و خاص را، به خود جلب کردند، همچنین انسانیت آن حضرت، یگانه و بی‌مانند بود، و در حقیقت تجلی روح نبوت، و مصداق رسالتی بود که خود آن حضرت، یکی از نگهبانان و امانت‌داران و وارثان اسرار آن به شمار می‌رفت. از ابراهیم بن عباس صولی (1) نقل شده، که گفته است:

من ابوالحسن الرضا علیه السلام را هرگز ندیدم در سخن گفتن، با کسی درشتی کنند.

من ابوالحسن الرضا علیه السلام را هرگز ندیدم سخن کسی را پیش از فراغ از آن، قطع کند.

هرگز درخواست کسی را ،که  قادر به انجام دادن آن بود، رد نفرمودند.

هرگز پاهای خود را، جلو همنشین، دراز نمی‌کردند.

هرگز در برابر همنشین تکیه نمی‌کردند.

هرگز او را ندیدم،که غلامان و بردگان خود را بد گویند.

هرگز او را ندیدم، که آب دهان بیندازند.

۰ نظر ۱۵ مرداد ۹۲ ، ۱۸:۱۵
سید ابوالفضل رزم آیین

از قیمتی ترین سرمایه ها و میراث های حیات آدمی " ادب" است. از امام علی (علیه السلام) روایت شده که « رعایت ادب همچون لباس فاخرو زینتی است.» (1) ایشان در حدیثی دیگر ضمن آنکه ادب را افتخار آدمی می دانند، می فرمایند: « ادب انسان را از افتخارات پدران و نیاکان بی نیاز می کند.» (2)

 

هنگامی که در زندگی پیشوایان بزرگ اسلام دقت کنیم، می بینیم که ایشان دقیق ترین نکات مربوط به ادب را حتی با افراد کوچک نیز رعایت می کردند. در سیره رفتاری حضرت رضا (علیه السلام) که به اخلاق عالی و ممتاز آراسته بودند، نیز رعایت ادب از جایگاه ویژه ای برخوردار است. ابراهیم ابن عباس صولی، یکی از اصحاب امام رضا (علیه السلام) که در طول مسافرت حضرت از مدینه تا طوس در خدمت ایشان بود می گوید : « من ابوالحسن الرضا علیه السلام را هرگز ندیدم درسخن گفتن، با کسی درشتی کنند. من ابوالحسن الرضا علیه السلام را هرگز ندیدم، سخن کسی را پیش از فراغ از آن، قطع کند. هرگز درخواست کسی را، که  قادر به انجام دادن آن بود، رد نفرمودند. هرگز پاهای خود را، جلو همنشین، دراز نمی کردند. هرگز در برابر همنشین تکیه نمی کردند. هرگز او را ندیدم، که غلامان و بردگان خود را بد گویند. هرگز او را ندیدم، که آب دهان بیندازند. هرگز او را ندیدم، که قهقهه بزند، بلکه خنده اش تبسم بود.  تا آنجاکه می گوید: هرکه بگوید درفضلیت، کسی را مانند او دیده، از او باور نکنید.» (3)

 پاورقی:

1- نهج البلاغه، حکمت 5
2- بحارالانوار، ج 75، ص 68
3- کشف الغمه، ج 3، ص 156


۰ نظر ۰۲ مرداد ۹۲ ، ۱۴:۰۵
سید ابوالفضل رزم آیین

حکایاتی از امام رضا(ع)

هوا بهاری بود. نم نم، نسیم خنکی می وزید. گنجشک ها روی درخت بزرگ حیا، شلوغ کرده بودند. چند نفر از دوستان و آشنایان در خانه امام رضا(ع) میهمان بودند.
امام از اتاق میهمانان بیرون آمدند. وقتی در ایوان خانه پاگذاشتند صدای جیک جیک بچه پرستوها را شنیدند. به سقف ایوان چشم دوختند. مدتها بود که پرستویی برسقف چوبی ایوان لانه گذاشته بود. امام هر وقت که از آنجا رد می شدند به لانه پرستو نگاه می کرد و خوشحال می شد. حالا دیگر جوجه هایش بزرگ شده بودند. امام دیدند که پرستوی مادر از راه رسید. جوجه ها حریصانه نوکشان را از هم باز کردند. پرستوی مادر غذا در دهان یکی گذاشت و دوباره به آسمان پرواز کرد.
امام لبخند زد و به حیاط رفتند. وضو گرفتند. موقع برگشتن در گوشه حیاط نگاهشان به چیزی افتاد. کمی ایستادند و با تعجب به آن خیره شدند. بعد جلوتر رفتند و آن را برداشتند. خیلی ناراحت شدند. سرشان را چند بار با افسوس تکان دادند و از ناراحتی روی پله ایوان نشستند. میهمانها که منتظر برگشتن امام بودند از دیرکردن او نگران شدند. یکی از دوستان جوان امام که از لای در متوجه امام شده بود بیرون آمد.
-سرورم چرا داخل نمی شوید؟ چیزی شما را ناراحت کرده است؟

۰ نظر ۳۰ تیر ۹۲ ، ۱۱:۵۵
سید ابوالفضل رزم آیین

کی از ارزش‌هایی که همیشه و هرگاه از رسول خدا(ص) و علی مرتضی(ع) نقل می‌شد و دائما روی منبر و تریبون روی آن تکیه می‌شد ساده زیستی آن بزرگواران بود. در این باره آن قدر گفته‌اند و نوشته‌اند و شنیده‌ایم و خوانده‌ایم که بیشتر ما بخشی از تصویر ذهنی‌مان نسبت به آن بزرگواران، همان زندگی ساده زیستانه آنان است.

    این روش البته با روش صوفیان تفاوت داشت و هرگاه که ساده‌زیستی گرایش به نوعی تصوف پیدا می‌کرد ائمه اطهار(ع) به مبارزه با آن برمی‌خاستند و گوشزد می‌کردند که اسلام میانه‌ای با رهبانیت و تصوف و انزواطلبی بی‌دلیل و به بهانه تزکیه نفس ندارد. مرد آن است که در میان اجتماع بماند و خود را بسازد و دیگران را تربیت کند و در عین حال زندگی عادی خود را داشته باشد و حقوق همسر و فرزندانش را رعایت کند. بنابراین، تصوف با ساده زیستی متفاوت است.
    شاید یکی از تفصیلی‌ترین مطالب در این‌باره مطالبی است که شهید مطهری در سیری در نهج‌البلاغه و به مناسبت معنای زهد و زهد امام علی (ع) شرح داده است.

۰ نظر ۱۴ تیر ۹۲ ، ۱۰:۰۹
سید ابوالفضل رزم آیین