هشـتـمیـــن خورشـیـــد

Eighth Sun
هشـتـمیـــن خورشـیـــد

اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی،الامام التقی النقی و حجتک علی من فوق الارض و من تحت الثری، الصدیق الشهید، صلاه کثیره تامه زاکیه متواصله متواتره مترادفه کافضل ما صلیت علی احد من اولیائک

نویسندگان

۶۷ مطلب توسط «سید ابوالفضل رزم آیین» ثبت شده است

باید اعتراف کنیم که زندگى ائمه ، علیهم‏السلام، بدرستى شناخته‏نشده و ارج و منزلت جهاد مرارت‏بار آنان حتى بر شیعیانشان نیز پوشیده مانده است. على‏رغم هزاران کتاب کوچک و بزرگ و قدیم و جدید درباره زندگى ائمه ، علیهم‏ا لسلام، امروز همچنان غبارى از ابهام و اجمال، بخش عظیمى از زندگى این بزرگواران را فرا گرفته وحیات سیاسى برجسته ‏ترین چهره ‏هاى خاندان نبوت که دو قرن و نیم از حساسترین دورانهاى تاریخ اسلام را دربرمى‏گیرد با غرض ‏ورزى یا ب‏اعتنایى و یا کج‏ فهمى بسیارى از پژوهندگان و نویسندگان روبرو شده است. این است که ما از یک تاریخچه مدون و مضبوط درباره زندگى پرحادثه و پرماجراى آن پیشوایان، تهیدستیم .

زندگى امام هشتم ،علیه‏السلام، که قریب بیست‏سال از این دوره تعیین کننده و مهم را فراگرفته از جمله برجسته‏ترین بخشهاى آن است که بجاست درباره آن تامل و تحقیق لازم به کار رود .

۰ نظر ۱۵ تیر ۹۱ ، ۱۰:۲۲
سید ابوالفضل رزم آیین

ریّان خیلی دلش گرفته بود. انگار یک آسمان ابر در دلش سنگینی می کرد. وقت خداحافظی بود و او دلش نمی خواست از امام دوست داشتنی خود جدا شود. اما چاره ای نبود. باید به سفر دوری می رفت.
وسایل سفرش را به پشت شتر، خوب جابه جا کرد و به یکی از خدمتکارهای امام که به او کمک می کرد گفت: لطفا سطلی آب به شترم بده تا بروم از آقا خداحافظی کنم.
بعد از پله های خانه بالا رفت. امام در اتاقش منتظر بود. ریّان جلوی در اتاق که رسید ایستاد و با خود گفت: یادم باشد که یکی از پیراهن های آقا را بگیرم تا مرا در آن کفن کنند. همچنین تقاضا کنم تا چند درهم به من بدهد تا برای دخترانم انگشتر بخرم و برایشان سوغاتی ببرم.
ریّان در زد و بعد آهسته در را گشود. امام با دیدن او از جا برخاست. جلو آمد و او را بغل کرد و برایش دعا کرد. ریّان دست در گردن آقا انداخت. نتوانست طاقت بیاورد ناگهان بغض دلش پاره شد و با صدای بلند گریه کرد. امام با مهربانی سعی کرد او را آرام کند. دو خدمتکار با شنیدن صدای گریه، به سوی او آمدند. ریّان با چشم های اشکبار دست امام را بوسید. می خواست حرفی بزند اما غصه راه گلویش را بسته بود. سرانجام از امام جدا شد. همین که از پله های خانه پایین آمد، امام او را صدا کرد.
-ای ریّان برگرد!
-ریّان با تعجب رو به امام کرد. امام بالای پله ها ایستاده بود. اشک هایش را با پشت آستین پاک کرد و دوباره از پله ها بالا رفت.
-چه شده سرورم؟
امام رضا(ع) با لبخند پرسید: دوست نداری چند درهم به تو بدهم تا برای دخترهایت انگشتر بخری؟ دوست نداری یکی از پیراهن هایم را به تو بدهم؟
یک دفعه همه چیز یادش آمد و گفت:آه سرورم! می خواستم همین ها را از شما تقاضا کنم اما غم جدایی از شما آنقدر در دلم سنگینی کرد که همه چیز را از یاد بردم.
امام او را به اتاقش برد به او سی درهم و یکی از پیراهن های سفید خود را داد.
ریّان دوباره امام را بوسید و خداحافظی کرد. امام تا درحیاط خانه او را بدرقه کرد.
ریّان وقتی از امام رضا(ع) دور شد و از شهر فاصله گرفت، پیراهن امام را از میان وسایلش بیرون آورد. آن را روی صورت خود گذاشت و با نفس عمیق بویید. پیراهن پر از بوی مهربانی بود، پر از عطر اقاقی. با خود گفت: به راستی که مولایم امام رضا(ع) از دل دوستداران خود خبر دارد.

برگرفته از:«سایه سار رافت» به کوشش اداره امور فرهنگی آستان قدس رضوی

۰ نظر ۱۰ تیر ۹۱ ، ۱۷:۰۸
سید ابوالفضل رزم آیین

امام رضا علیه‌السلام و دیگر فرزندان و نوادگان امام کاظم علیه‌السلام نقش بسزایی در گرایش ایرانیان به اسلام و تشیع داشتند و همانطور که شهادت امام حسین علیه‌السلام باعث شد که حق از باطل روشن شود و قیام‌ هایی علیه بنی‌امیه به وجود آید، علم امام رضا علیه‌السلام و روشنگری‌های امام رضا علیه‌السلام نیز باعث شد فکر صحیح از فکر نا صحیح تشخیص داده شود.
ما ایرانی‌ها مدیون امام رضا علیه‌السلام و دیگر فرزندان امام کاظم علیه‌السلام هستیم زیرا در شیعه شدن ما نقش بسزایی را ایفا کردند. به تعبیر دیگر با توجه به رواج افکار مختلف در آن زمان و تشنگی مردم به معارف حقه، نقش علمی امام رضا علیه‌السلام در مجامع علمی باعث شد که اسلام صحیح از ناصحیح شناخته شود.
ایرانی ها به شدت علاقه به اهل‌بیت علیهم‌ السلام داشتند و همین محبت، باعث شده بود که بنی عباس در مقابل بنی امیه پیروز شوند و حالا مامون برای اینکه مشروعیت به حکومت خود بدهد و به تعبیر دیگر ظاهر وجیهی به حکومت خود بدهد، امام رضا علیه‌السلام را وادار به کوچ به سمت ایران کرد و ولایتعهدی را تحمیل کرد.
از سوی دیگر چون افکار جاهلی اعراب باعث شده بود نوعی زورگویی نسبت به ایرانیان داشته باشند و تنها کسانی که با این افکار مبارزه می‌کردند اهلبیت علیهم‌السلام بودند لذا ایرانیان حق طلب، حقیقت را در اهل‌بیت علیهم السلام دیدند و خواستار حضور ائمه بودند.
در نهایت، امام مظلوم با اینکه در ظاهر ولیعهد بود با انگور، مسموم شد و به شهادت رسید و بعد از شهادت، به اذن خداوند، حضرت جواد الائمه با قدرت الهی به طوس ‌آمدند و ایشان را غسل و دفن کردند.

۰ نظر ۰۵ تیر ۹۱ ، ۰۹:۲۳
سید ابوالفضل رزم آیین

درس هایی از خورشید خراسان

پیرزن با خوشحالی پیراهن تازه اش را پوشید. خود را مرتب نمودو سپس خانه را گرد گیری و نظافت کرد. بعد با همان خوشحالی جارو و سطل آب را برداشت و به کوچه رفت تا کوچه را آب و جارو کند. دو زن همسایه دم خانه هاشان ایستاده بودند و با هم حرف می زدند. با دیدن پیرزن خندیدند و جلو رفتند. پیرزن شروع کرد به جارو زدن. یکی از زن ها سلام کرد و گفت: چه شده خاله! لباس نو پوشیدی. حتما جایی دعوتی؟
پیرزن سرش را بلند کرد و گفت: نه از این خبرها نیست. تازه من که پا ندارم جایی بروم. همسایه دومی گفت: حتما منتظر میهمان عزیزی هستی که این جوری به خودت رسیدی؟
پیرزن به زبانش آمد که بگوید:«خواب امام رضا(ع) را دیده ام که امروز به خانه من می آید». اما زود از گفتن پشیمان شد. فکر کرد اگر خوابش را بگوید به او خواهند خندید. بی اعتنا سرگرم کارش شد.
دو زن همسایه با هم مشغول صحبت شدند. صحبت از امام رضا(ع) بود. پیرزن گوش هایش را تیز کرد.
-می دانی که امروز قرار است امام رضا به شهرمان نیشابور بیاید!
-این خبر را دیروز از شوهرم شنیدم. می گویند خیلی از مردم همراه بزرگان شهر، امروز از کله سحر به پیشواز امام رفته اند.
-فکر می کنی میهمان چه کسی خواهد بود؟
-نمی دانم. ولی حتما میهمان یکی از ثروتمندان و بزرگان شهر خواهند بود.

۰ نظر ۳۰ خرداد ۹۱ ، ۱۴:۰۱
سید ابوالفضل رزم آیین

در محضر ثامن‌الحجج(علیه السلام)

محور اصلی استواری خانواده ها پس از زیربناهای اصولی و اعتقادی، تأمین معیشت و رفاه اقتصادی است که بستر مناسب آسایش و رشد تعالی جسمی و روحی و مادی و معنوی را فراهم می سازد.

 اشتغال در اندیشه الهی امام رضا(ع) به عنوان ضرورتی تکوینی و تکلیفی تشریعی مطرح شده است.

از این رو کار برای انسان در گام نخست مثل همه ضرورتهای زیستی، ضرورتی طبیعی دارد، که در صورت عدم توجه به ضرورت آن، انسان دچار آسیبهای جدی جسمی و روانی می گردد لذا کار به لحاظ قانونمندیهای طبیعی حاکم  بر وجود انسان و رابطه آنها با قوای روانی و جسمی او یک نیاز ضروری است از طرف دیگر بیکاری موجب سستی و ناتوانی جسمی و افسردگی و روان نژندی می گردد.

در حدیثی از امام رضا(ع) ضرورت کار در نظام تکوین روشن گشته است طبق این حدیث از نظر قانون طبیعت، کار وسیله ای است برای فعلیت یافتن آثار پدیده های طبیعی و آماده سازی آنها برای بهره برداری انسان. این یک بعد ضرورت کار است.

دیگر اینکه کار در ارتباط با قوانین حاکم بر وجود انسان، ابزاری برای بودن و به فعلیت رسیدن نیروهای انسان از بعد عقلی و جسمی و شکوفایی استعدادهای فطری شخصیت اوست.

۰ نظر ۲۵ خرداد ۹۱ ، ۱۵:۱۸
سید ابوالفضل رزم آیین

امام رضا علیه السلام

امامان شیعه علیهم السلام، اسوه و الگوی فکری، اعتقادی، عملی و اخلاقی هستند و راه نجات، در پیروی از آنان است و ائمه، در تمام جهات، رای ما مقتدا و نمونه و «امام»‎اند، در قول و فعل، در اخلاقیات و اجتماعیات، و بالاخره در همه چیز.

به فرموده امام علی علیه السلام:

«انظُروا اهل بیت نبیکم فالزموا سمتهم و اتبعوا أثرهم.(1)

از بین همه مسائل، حیات حضرت علی بن موسی الرضا علیهماالسلام و ابعاد گوناگون زندگی آن حضرت، بعد «اخلاقی» را برای بحث در این مقال انتخاب کرده‎ایم.

آن حضرت، از نظر بعد روحی و معنوی، معجزات و کرامات، علوم و فضایل، مباحثات کلامی با پیروان فِرق و مذاهب، شیوه برخورد با سیاستمداران و دولتمردان عباسی، ارتباط تشکیلاتی با شیعه و هواداران، مسأله ولایتعهدی مأمون، برخورد با گروه‎های مختلف اجتماعی، مکتب فقهی و اعتقادی، فعالیت سیاسی و رهبری شیعه، و بسیاری جنبه‎های دیگر شایسته بررسی دقیق و گسترده است، به خصوص که در برخی از آنها کمتر کار منسجم و دقیق و مدونی انجام گرفته است.

۰ نظر ۲۰ خرداد ۹۱ ، ۱۸:۰۷
سید ابوالفضل رزم آیین

هشت درس و پیام از هشتمین امام(علیه السلام)

در عصر امام رضا (ع) جریان‌های فکری مختلفی بوده که اگر تقسیم بندی کنیم از سه جریان فکری تغذیه می‌کرد:

1. افکار عرب جاهلی که در کنار افکار مسلمانان به حیات خود ادامه داد.
2. اندیشه‌هایی که در اثر اسلام به وجود آمد، یعنی فرهنگ اسلامی که پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم‌ السلام در جامعه به دنبال آن بودند.
3. جریان فکری دیگر که در اثر فتوحات و گسترش اسلام وارد شد.
پس ما اینجا سه منبع فکری را می‌توانیم تفکیک کنیم؛ یکی افکار دوره جاهلیت، دوم: افکار اسلامی و سوم: افکاری که از بیگانگان وارد جهان اسلام شد و این مسئله در همه جا و در هر زمانی می‌تواند باشد و در این زمان نیز هست. 
امام رضا علیه‌ السلام در دوره‌ای زندگی می‌کرد که با آمدن مأمون، جوّی در فضای جهان اسلام به وجود آمده بود که جریانهای فکری مختلف با همدیگر نزاع می‌کردند و مناظراتی در آن دوره بین اینها اتفاق می‌افتاد.

مامون خود را یک آزاد اندیش معرفی می‌کرد و ترتیبی داده بود که این مناظرات رخ دهد و اندیشه صحیح در میان این افکار مشخص شود.
بعضی‌ها می‌گویند مامون یک معتزلی مسلک است و بعضی دیگر او را شیعه می‌دانند به خاطر این که عقل گرایی توسط مامون در جامعه اسلامی رواج پیدا کرد. یعنی افکار عقل‌ گرایی در این زمان برخلاف گذشته به اوج خود رسید. دارالترجمه‌ ها در آن زمان تشکیل شد. اندیشمندان خارجی فرصت پیدا کردند که با مسلمانان وارد بحث شوند. یعنی یک حمایتی از این مناظرات شد.
البته بعضی‌ها گفته‌ اند یکی از دلایلی که مامون از این مسائل حمایت می‌کرد این بود که روی افکار ائمه و افکار صحیح، سرپوش گذاشته شود و این افکار در مقابل اندیشه صحیح یک مقاومتی داشته باشد.
به هر حال در آن دوره گروههای مختلف فکری آزادانه با همدیگر به بحث می‌نشستند و حتی در کاخ مامون این مجالس تشکیل می‌شد و بعد از اینکه امام رضا علیه‌السلام ولایتعهدی را مجبور شدند بپذیرند، در حضور آن حضرت، این مناظرات تشکیل می‌شد و امام رضا علیه‌السلام از این فرصت نهایت استفاده را می کردند.

۰ نظر ۱۰ خرداد ۹۱ ، ۱۲:۴۸
سید ابوالفضل رزم آیین