هشـتـمیـــن خورشـیـــد

Eighth Sun
هشـتـمیـــن خورشـیـــد

اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی،الامام التقی النقی و حجتک علی من فوق الارض و من تحت الثری، الصدیق الشهید، صلاه کثیره تامه زاکیه متواصله متواتره مترادفه کافضل ما صلیت علی احد من اولیائک

نویسندگان

دیدگاه‌های امام رضا علیه السلام درباره اصول اقتصادی

پنجشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۲، ۰۵:۱۵ ب.ظ

امامان بزرگوار، از دریچه نگاه شیعه، الگوها و اسوه‌های فکری، اعتقادی، عملی و اخلاقی می‌باشند. از این رو، گفتار، رفتار، کردار و تقریر آن بزرگواران دلیل و برهان شرعی است. بدین جهت نجات تنها در پیروی کردن از آنان منحصر شده است.

حضرت ثامن الحجج امام رضا علیه السلام نیز همواره با کردار، گفتار و رفتارش راهنمای اخلاق و اسوه عملی مردم بوده‌اند و با نشان دادن جنبه‌های نیک رفتاری و گفتاری، مردم را به سوی خیر و هدایت رهنمون می‌سازند. چراکه وی اخلاق نیاکان گرامی رسول خدا (که درود و سلام خدا بر ایشان و اهل بیت طاهرینش باد) را در وجود خود دارد.

بدون شک بهره‌مندی از تعالیم و دستورات ائمه اطهار همواره یکی از مهم‌ترین راه‌های رهایی بشریت از قید و بند شیوه‌های ظالمانه و غدار بوده است و بهره‌گیری از آموزه‌های اقتصادی امام رضا علیه السلام نیز می‌تواند یکی از راه‌های اساسی نجات انسان امروز از چنگال نظام‌های ناعادلانه اقتصادی و سیاسی جهانی باشد، آن‌گونه که امام رضا علیه السلام خود می‌فرمایند:

 رَحِمَ اللهُ عَبداً أحیا أمرنَا وَ یعَلِّمُهَا الناسَ فَاِنّ النّاسَ لَو عَلِمُوا مَحاسِنَ کَلامِنَا لا تَّبَعُونا.1

خدا بیامرزد کسی را که امر ما را زنده می‌کند. علوم ما را می‌آموزد و به مردمان تعلیم می‌دهد. همانا اگر مردم تعالیم زیبای ما را دریابند، از ما پیروی کنند (نه از غیر ما)، یعنی به راه درست و (صراط مستقیم) در می‌آیند، و به سعادت هر دو جهان می‌رسند. 

نیازهای زندگی و مسائل معیشتی و اقتصادی بیشترین نگرانی انسان دیروز و امروز است و با شرایط کنونی، در آینده نیز چنین خواهد بود. بر طرف کردن این نگرانی بزرگ و فراگیر، آن‌گاه امکان دارد که اقتصاد با مسائل ارزشی آمیخته شود و اخلاق به کمک معیارهای اقتصادی بشتابد و عدالت اجتماعی بر سیاست‌های مالی و نظام‌های اقتصادی سایه افکند.
روشن است که قوانین به تنهایی نمی‌تواند تعهد لازم و مسئولیت‌شناسی ژرفی را در انسان‌ها پدید آورد، و از این همه فاصله‌های زندگی و محرومیت‌ها بکاهد. از این رو، در تعالیم اسلامی، اخلاق و اقتصاد پیوندی ناگسستنی دارد و فعالیت‌های اقتصادی انسانی برپایه باور تکلیف و مسئولیت‌های خدایی استوار شده است و انسان‌های دین‌باور، در گردش ثروت و شیوه‌های تولید و توزیع و مصرف، از تکلیف الهی پیروی می‌کنند و مسئولیت‌های انسانی را نیک باور دارند. بدین جهت بازار اسلامی ‌و کارگاه و کارخانه و مزرعه اسلامی‌ با دیگر بازارها، کارخانه‌ها و مزارع تفاوتی اصولی می‌یابد.
در این زمانه ناهنجار، و با همه انسانیت‌های فراموش شده، و با انبوه موانعی که بر سر راه انسان‌ها در سراسر کره زمین پدید آمده است، اگر راه‌های رهایی به انسان‌ها نموده شود، و ارزش‌های معنوی و الهی درست تبیین گردد، با آغوش باز پذیرفته خواهد شد، و رویکرد به آموزش‌های اصیل دین اوج خواهد گرفت و زمینه اندیشه‌های باطل و بی‌پایه و اساس بشری، از میان خواهد رفت.
 با توجه به اهمیت اصول مختلف اقتصادی، به بیان دیدگاه‌های ارزشمند امام هشتم ثامن الحجج علیه السلام در رابطه با ابعاد مختلف اصول اقتصادی می‌پردازیم.
جهت بررسی اساسی و زیربنایی این اصول، ابتدا نظری به تعاریف مفاهیم کلیدی اقتصاد و مفاهیم اقتصاد اسلامی می‌اندازیم، تا با چشم‌اندازی روشن‌تر به بیان دیدگاه‌های امام رضا علیه السلام درباره این اصول بپردازیم:
علم اقتصاد، عبارت است از دانشی که به تخصیص بهینه کالاها و فرآورده‌ها می‌پردازد. به عبارت دیگر، علمی‌است که به تفسیر حیات اقتصادی و پدیده‌های آن و ارتباطشان با عوامل کلّی آنها اهتمام می‌ورزد.2
مسئله اقتصاد، به عنوان یکی از مهم‌ترین مسائل زندگی بشری، مطرح است، و اسلام نیز نگرش خاصی به آن دارد.
در تفسیر و تحلیل رشد و توسعه اقتصادی، پیروان مکاتب اقتصادی کلاسیک، نئوکلاسیک، مکتب کینز و امثال آنها؛ دیدگاه‌های خاص خود را در جهت طراحی نظام اقتصادی مطرح نموده‌اند. به عنوان نمونه، کلاسیک‌ها در مورد بازار آزاد، نئو کلاسیک‌ها در زمینه کارآفرینی، پیروان مکتب شیکاگو در زمینه نقش آموزش، طرفداران فیزیوکراسی در خصوص کشاورزی و مکتب سوداگران (مرکانتلیسم) در زمینه مازاد صادرات، دیدگاه‌ها ارزشمندی را مطرح نموده‌اند.3
آیین اسلام نیز، در جهت تنظیم روابط اقتصادی بین انسان‌ها که برای تأمین نیازهای اقتصادی (یا رفع مشکلات اقتصادی) تدوین گردیده و با عدالت اجتماعی مرتبط می‌باشد، قواعدی کلی ارائه نموده که در ابواب اقتصادی فقه اسلامی ‌به تفصیل بیان شده است.
واژه یا ترکیب «اقتصاد اسلامی» یک لفظ مشترک است که ابعاد مختلفی دارد. هر یک از صاحب‌نظران و متفکران مرتبط با این حوزه دینی و فکری بر اساس بینش و گرایش‌هایی که داشته‌اند به نحوی بر دامنه ابعاد آن افزوده‌اند.
اگرچه بیان مکتب و سیستم اقتصادی اسلام دارای اهمیت والایی است و حتی با وجود تحقیقات گسترده در این زمینه هنوز از ضعف‌های بنیادین رنج می‌برد، اما این مهم نباید ما را از مطالعه و بررسی ابعاد دیگر اقتصاد اسلامی به ویژه در عرصه تطبیق و اجرا باز دارد.
زیر بنای احکام اسلامی در حوزه اقتصاد، مجموعه‌ای از روابط اثباتی قابل استخراج از قرآن و روایات است که بر اساس آن قوانین علمی و سنن تکوینی اقتصادی بر اساس شریعت اسلام و روایات اسلامی قابل کشف و استخراج است.
به‌طور کلی نظام اقتصاد اسلامی، عبارت است از مجموعه قواعد کلّی ارائه شده در اسلام در زمینه روش تنظیم حیات اقتصادی و حلّ مشکلات اقتصادی، در راستای تأمین عدالت اجتماعی4.
بنابراین، اقتصاد اسلامی هم دارای مکتب و نظام اقتصادی است و هم ماهیت علمی دارد و بر اساس این ویژگی‌ها جوامع اسلامی می‌توانند با تکیه بر معارف غنی اسلام به حل مشکلات امروز اقتصادی همت گمارند.
اسلام به عنوان یگانه مکتب انسان‌ساز، توجه خاصی به رفع حوایج مادی انسان دارد و الگوهای خاصی برای روابط نهادهای مختلف اجتماعی و اقتصادی در نظر گرفته است. از این منظر، در جامعه انسانی، هدف و انتظار از تحکیم بنیادهای اقتصادی، تمرکز و تکاثر ثروت و سودجویی و نفع‌پرستی نیست؛ بلکه انتظار، رفع نیازهای اساسی انسان در جریان رشد و تکامل مادی و معنوی او و رسیدن به اهداف غایی خلقت و ریشه‌کن کردن فقر و محرومیت است.

منبع: کتاب جلوه‌های جهاد اقتصادی در اندیشه امام رضا علیه السلام

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی