پنجشنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۲، ۱۰:۳۱ ب.ظ
سیاست در عرصه داخلی یا سیاست داخلی.
سیاست در عرصه ی خارجی یا سیاست خارجی .
هریک از این دو قسم نیز به قسم مجزا تقسیم میشوند:
سیاست داخلی: الف، برقراری نظم و تسلط بر امور جامعه؛ و ب، جلوگیری از ورود سیاست های اجنبی به داخل کشور.
سیاست خارجی: الف، تأثیر در ملل دیگر به
منظور مشارکت در برقراری نظم و جلوگیری از ظلم به آن ها؛ زیرا انسانیت یک
وحدت واحد است و انسان از این جهت که انسان است خدمت او بر انسان دیگر واجب
است.
امام علی علیه السلام میفرماید: «هرانسانی برادر دینی یا نظیر تو در آفرینش است.»
پس همه ی انسان ها با هم برابرند و یک
انسان وظیفه دارد به همنوعانش در برقراری نظم و جلوگیری از ظلم در ملل دیگر
مشارکت داشته باشد و این همان سیاست خارجی است.
ب، کوشش در جلوگیری از تأثیر ملل و
دولتهای دیگر در کشور اسلامی. چون اگر دولت مرکزی در جلوگیری از اثر گذاشتن
در کشور دخالت نکند حکومتهای خارجی به انواع مختلفی در کشور اثر
میگذارند.
سیاست چهار موضوع اصلی دارد که همان اصول سیاستند. میتوان این اصول را به 4 قسم تقسیم کرد:
1. شامل: الف، دیدگاه سیاسی و ب، افکار سیاسی میباشد.
2. تأسیسات سیاسی که شامل: مؤسسات سیاسی
معاصر با دولت مثل روزنامهها، مؤسسات قانون گذاری مثل مجلس و قانون
اساسی و مؤسسات اجرایی مثل دولت است.
3. اموری که در سیاست نسبت اول را
دارند؛ بدین جهت که شروع سیاست از آن ها بوده است که شامل: الف، آزادی
عمومی؛ ب، گروه ها و جمعیت ها؛ ج، احزاب سیاسی و د، مشارکت افراد در اداره
جات یا دولت.
4. روابط بین الملل که شامل: الف، سیاست بین المللی؛ ب، سازمانها و اداره جات بین المللی و ج، قانون بین المللی.
از این بیانات روشن میشود که تعریف سیاست به علم دولت داری به هیچ وجه کامل نیست اگر چه دولت داری یکی از مهمترین شاخه های آن است.
