سیاست به طور کلی عبارت است از چگونگی
اداره ی کشور ها و ملل. البته این، یک تعریف کلی از سیاست است و در کتب
متفاوت، سیاست را به اشکال مختلفی تعریف کرده اند ممکن است برخی امور شخصی
مردم از قبیل خوراک، پوشاک، مسکن، ازدواج و ... را نیز داخل در آن بدانند؛
زیرا اینها خودشان به نوعی اداره کردن هستند. در این زمینه یکی از
اندیشمندان تعریفی که از سیاست کرده است که چنین است: «سیاست یعنی اداره ی
امور روزانه ی مردم.»
به هر حال از سیاست تعاریف زیادی شده
است و این آشفتگی در تعریف سیاست تازگی ندارد و تنها در این مورد خاصی هم
نیست، بلکه هر چیزی که میان مفهوم وضعی و حقیقت خارجی خودش قرار بگیرد با
چنین گستردگی و آشفتگی روبه رو خواهد بود؛ زیرا اشیای خارجی، حدود ویژه ای
به اندازه ی وسعت وجودشان و مفاهیم وضعی محدوده ای به اندازه ی وضعی که
واضع آن مفهوم قرار داده دارند.
برای مثال انسان مفهوم ویژه ای به
اندازه ی وسعت خارجی اش دارد؛ اما سیاست، اقتصاد و اجتماع در تعاریفشان
آشفتگی وجود دارد؛ چون مفاهیم وضعی نیستند که محدود به وسعت وضعشان باشند و
حقایق خارجی هم نیستند.
پس افراد خارجی شان هم دقیقاً معلوم نیست تا محدوده شان بیان شود.ابعاد سیاست هم مانند خودش دارای وضوح و روشنی دقیقی نیست.