پدیده
شوم فقر، از ناهنجارترین دردها در زندگی انسان است، و در ابعاد مادی و
معنوی زندگی فرد و جامعه آثار و عوارضی زیانبار و ویرانگر دارد. فقر از
دوران گذشته تاریخ تاکنون، در اجتماعات بشری بیداد کرده و اندیشه و روان و
جسم و جان و جمله هستی آدمیان را دستخوش تباهی قرار داده است.
قرن حاضر، با همه ادعاها و پیشرفتها، بر گسترش روزافزون این پدیده در
خانواده بشری افزوده و چیزی از آن نکاسته است. ماهیت شیطانی نظامهای
سرمایهداری غرب با زیر نفوذ قراردادن سرمایهها در بخش خصوصی جهان سوم،
اکثریت خانواده بشری را به تهیدستی کشندهای دچار ساخته است.
اکنون در این بخش، به بررسی این پدیده در گفتار و کردار بیکرانه امام رضا
علیه السلام میپردازیم و معنای فقر و برخی از علل و عوامل و عوارض و
پیآمدهای آن را بر جسم و روح انسان جستوجو میکنیم و شیوههای مبارزه با
مشکل بزرگ فقر را از احادیث و تعالیم و سیره رضوی میآموزیم:
هیچ
یک از اهل بیت علیهم السلام پیروانشان را به فقر و تهیدستی فرا نخواندند؛
چرا که فقر، به طور طبیعی میتواند سرچشمه بسیاری از غصهها، لغزشها و
تبهکاریها باشد.
بررسی مشکلات اجتماعی وعلتیابی نابسامانیها روشن میسازد که فقر اساس
بسیاری از مشکلات اجتماعی و نابسامانیهای زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی
است. بیتردید انسان در این زندگی، در کالبدی جای دارد که از مواد طبیعی
تشکیل یافته است و با اشیایی سر و کار دارد و در فضایی زندگی میکند که به
وسایل و کالاهای مادی نیازمند است. غذا، لباس، مسکن، نظافت و بهداشت، همه
در طبیعت این زندگی، لازمه تداوم حیات انسانی است و نبود یا کمبود هر یک از
این امور، ناتوانی، بیماری و فرسایش و پیری زودرس را در پی خواهد داشت.
بر همین اساس امام رضا علیه السلام فرمود: «المسکنه مفتاح البوس؛ بینوایی و فقر، کلید بدبختی و بیچارگی است».1
آن حضرت در سخنی دیگر به نقش معیشت کافی در آرامش روحی و روانی انسان اینگونه اشاره میفرماید: «ان الانسان اذا ادخر طعام سنته حف ظهره و استراح؛ چون آدمی خوراک سال خویش را ذخیره کند، بارش سبک میشود و آرامش مییابد.»2
آن حضرت در جای دیگر میفرماید: «اعْمَلْ لِدُنْیاکَ کانک تَعِیشُ
أَبَداً؛ برای دنیایت چنان عمل کن که گویا برای همیشه زندهای».3
امام رضا علیه السلام در حدیثی دیگر میفرماید: «اذا أَقْبَلَتِ الدُّنْیا عَلَی انسان أَعْطَتْهُ مَحَاسِنِ غَیرِهِ وَ اذا أَدْبَرَتْ عَنْهُ سَلَبْتُهُ مَحَاسِنِ نَفْسِهِ؛ هرگاه
دنیا [و دارایی] به انسانی روی آورد، نیکیهای دیگران را [نیز] به او
میدهد و هرگاه به کسی پشت کند [و او فقیر شود]، نیکیهای خودش را [ هم] از
او میگیرد».4
«در توضیح این حدیث باید گفت: زندگی انسان به شخصیت او بستگی دارد و
پایگاه و محور اصلی اثرگذاری و نقشآفرینی هرکس، کیان، منش و شخصیت اوست.
از این رو، نفی شخصیت، بسیار زیانبارتر از نفی شخص است. در این سخن، فقر،
عامل نفی شخصیت شمرده شده است که انسان فقیر دچار آن میشود و بر اثر آن
ویژگیهای مثبت خویش را از دست میدهد.»5 در حالی که از آن سو، دارایی و
تمکن مالی میتواند در شخصیتسازی انسان چنان اثر گذارد که او را از
نیکیهای اخلاقی دیگران نیز بهرهمند کند.
امام رضا علیه السلام در حدیثی دیگر، خوردن مال یتیم را یکی از علل منتهی
به فقر ذکر میکنند و در رابطه با آن هشدارهای جدی میدهند. در این رابطه
حضرت میفرمایند:
«اذا اکل مَالَ الْیتِیمِ ظُلْماً فَقَدْ أَعَانَ
عَلِی قَتَلَهُ اذا الْیتِیمُ غَیرُ مُسْتَغْنٍ وَ لَا مُحْتَمِلٍ
لِنَفْسِهِ وَ لَا قَائِمٍ بشانه وَ لَا لَهُ مَنْ یقُومُ عَلَیهِ وَ یکفیه
کقیام وَالِدَیهِ فاذا اکل مَالِهِ فکانه قَدْ قَتَلَهُ وَ صَیرَهُ الی
الْفَقْرَ وَ الفاقه... !
هرگاه [کسی] مال یتیم را بخورد، به کشتن
او کمک کرده است؛ زیرا یتیم نه بینیاز است و نه میتواند بار (زندگی) خویش
را بر دوش کشد، و نه در شئون زندگی بر پای خویش بایستد، همچنین کسی ندارد
که امور زندگی او را اداره کند، و او را بسنده باشد، چونان پدر و مادر، پس
آنگاه که مال او را تباه کرد، چنان است که او را کشته و به بینوایی و تهی
دستی افکنده است.6
بیگمان از کلام امام میتوان استفاده کرد، هر انسانی که مال و مواد لازم
زندگی را در اختیار نداشته باشد و افراد یا سازمانهایی نباشند دست او را
بگیرند، دست به گریبان فقر میشود. سرانجام همین امر او را به نیستی و
نابودی میکشاند. همه جریانها، برنامهها، اشخاص، گروهها و سیاستهایی که
زمینه فقر را فراهم میآورند و شرایط رشد ثروت را در دست طبقاتی آماده
کنند، و دست اکثریت را از تولید و سرمایه و کار، کوتاه سازند، چنان است که
به قتل آنان دست زدهاند. از این بیان موضع زیانبار و غیرقابل قبول فقر
روشن میشود.
در دعاهای ما که با زبان ویژه خود فرهنگ اسلامی را تبیین میکند، همواره
فقر و مسکنت، نکوهش شده و به عنوان پدیده شومی معرفی شده است که باید از
شر آن به خدای متعال پناه برد. علامه مجلسی رحمه الله در این رابطه
میگوید: «درخواست فقر از خداوند، در دعاها نیامده است، بلکه در بیشتر
دعاها استعاذه (پناه بردن) به خداوند از فقری که عامل بدبختی است، رسیده
است».7
فقر، در بسیاری از موارد معلول ظلم اجتماعی است و ظلم به صورت عام، در
بیشتر موارد اقتصادی است، و در روابط مالی و نظام تولید، توزیع و مصرف صورت
میگیرد و در اکثریت مردم، موجب محرومیت از دستیابی به کالاها و مواد
لازم زندگی میگردد و به صورت خاص از طریق غصب، سرقت، گرانفروشی، احتکار،
کم فروشی، استثمار و کم بها دادن به کار و کالای دیگران و استئثار و ویژه
ساختن اموال عمومی(خاصه خواهی)، رباخواری و دیگر راههای باطل و ظالمانه
اقتصادی جریان مییابد.
قرآن کریم، از ظلم فراوان سخن گفته و کمبودها و گرفتاریها و
نابسامانیهای زندگی انسان را به ظلم آدمیان به یکدیگر، نسبت داده و قلم
تکوین را از نوشتن سطری علیه انسان و معاش و معاد او، منزه و پاک شناخته
است.
«إِنَّ اللَّهَ لَا یَظْلِمُ النَّاسَ شَیْئًا وَلَکِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ». (یونس: 44)
بیتردید خداوند بر مردمان هیچ ستمی نمیکند، و این خود مردمند که بر خود ستم روا میدارند».
همچنین امام صادق علیه السلام میفرمایند: »...و ان الناس ما افتقروا و لا احتاجوا و لا جاعوا و لا عروا الا بذنوب الاغنیاء...؛ آنچه بر سر ناداران، نیازمندان، گرسنگان و برهنگان میآید، همه و همه، در اثر جنایت اغنیا و توانگران است».8
به طور کلی از منظر اندیشه رضوی عوامل و شرایطی که به ایجاد پدیده فقر کمک
کرده و زمینههای فقر را در جامعه توجیه میکند، شامل عوامل متعددی است که
در این بخش به بررسی اقتصادی عوامل ایجاد و تشدید کننده فقر از دیدگاه
امام رضا علیه السلام میپردازیم:
۱. بحارالانوار، ج 75، ص 260.
2. الحیاة، ج 6، ص170
3. شیخ حرعاملی، تحف العقول، ج 17، ص 76
4. محمدرضا حکیمی، کلام جاودانه، صص243 و 244.
5. محمدرضا حکیمی، فرازهایی از سخنان امام رضا7، ج 2، ص 69.
6. عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 92؛ علل الشرایع، ج 2، ص480.
7. بحارالانوار، ج 4 ، ص281
8. تحف العقول، ج 6، ص 4.