هشـتـمیـــن خورشـیـــد

Eighth Sun
هشـتـمیـــن خورشـیـــد

اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی،الامام التقی النقی و حجتک علی من فوق الارض و من تحت الثری، الصدیق الشهید، صلاه کثیره تامه زاکیه متواصله متواتره مترادفه کافضل ما صلیت علی احد من اولیائک

نویسندگان

۲۲ مطلب با موضوع «سبک زندگی در سیره امام رضا (ع)» ثبت شده است

یکی از اصول مشترک در زندگانی امامان که همواره در زندگی آنها مشاهده گردیده صبر و مقاومت است. این بزرگواران الگوی بزرگ صبر و قهرمان مقاومت بودند.

در بررسی زندگی امام رضا علیه السلام می‌بینیم که ایشان نیز همچون دیگر امامان نمونه کامل این صفت اخلاقی بودند. شاید بتوان از موقعیت‌های دشواری که ایشان با آن رو به رو شدند زمانی که مأمون این بزرگوار را به خراسان دعوت کرد نام برد.

ایشان برای وداع خانه خدا به مکه رفتند لحظه جدایی آن حضرت از فرزندش ابی جعفر محمد بن علی جواد (علیه السلام) بود که ایشان با دلی استوار و مطمئن به قضا و قدر الهی این مصیبت را تحمل کردند شکیبایی و بردباری آن حضرت در دوره خلافت مامون در برابر سیاست‌ها مرموز و پشت پرده او به ویژه جریان ولایتعهدی درجه صبر و تحمل آن حضرت را برای ما آشکار می‌کند.(1)

امام رضا علیه السلام در دوران زندگی‌شان و زندانی بودن پدر بزرگوارشان مکرر سعه صدر از خود نشان می‌دادند و مراقب اهل و عیال پدر ارجمندشان بودند. ایشان اهل حلم و شکیبایی بودند. در برابر افرادی که با ایشان ستیزه و نزاع داشتند حلم و صبر می‌ورزیدند. در برابر دهن کجی‌های دیگران سعی می‌کردند سکوت کنند. افرادی بودند که نسبت به ایشان بی‌احترامی می‌کردند. اما این بزرگوار در برابر آنها خاموشی را انتخاب می‌کردند.(2)

پی نوشت ها:

1 - ابن بابویه، صدوق، عیون اخبارالرضا، ج 2، ص 526.

2 - عمادالدین حسین، اصفهانی مشهور به عمادزاده، مجموعه زندگانی 14 معصوم، ص 1064

۰ نظر ۰۲ تیر ۹۲ ، ۱۸:۲۷
سید ابوالفضل رزم آیین

یکی از ناراحتی های تابستانی ابتلاء به زکام است.امام رضا (ع) برای پیشگیری از این بیماری در فصل تابستان می فرمایند: مَن أرادَ دَفَعَ الزُّکامِ فِی الشِّتاءِ أجمَعَ ، فَلیَأکُل کُلَّ یَومٍ ثَلاثَ لُقَمِ شَهدٍ . . . وَلیَشُمَّ النَّرجِسَ ؛ فَإِنَّهُ یَأمَنُ الزُّکامَ ، وکَذلِکَ الحَبَّةُ السَّوداءُ . وإذا جاءَ الزُّکامُ فِی الصَّیفِ ، فَلیَأکُل کُلَّ یَومٍ خِیارَةً واحِدَةً ، وَلیَحذَرِ الجُلوسَ فِی الشَّمسِ ؛هر کس مى‏خواهد در همه زمستان از زکام ایمن بماند ، هر روز ، سه لقمه عسل با موم آن بخورد . . .


۰ نظر ۲۸ خرداد ۹۲ ، ۱۳:۵۷
سید ابوالفضل رزم آیین

امامان با مردم نشست و برخاست داشتند و در تعاملات اجتماعی به نیکوترین صورت با آنان برخورد می‌نمودند. این سیره چنان نیکو بود که با الگو قرار دادن آنان ما می‌توانیم روش صحیح برخورد اسلامی با افراد گوناگون را بیاموزیم.

با بررسی آِیات در می‌یابیم برخورد با انسان‌های مختلف باید هماهنگ و متناسب با روحیه آنها باشد خداوند عزوجل در قرآن فرموده است:

"محمد رسول الله والذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم"(1)؛ محمد فرستاده خداست و کسانی که با او هستند در برابر کفار سخت و شدید و در میان خود مهربانند.

در آیه دیگری چنین فرموده:

"یا ایها النبی جاهد الکفار و المنافقین و اغلظ علیهم"(2)؛ ای پیامبر با کافران و مجاهدان جهاد کن و بر آنها سخت بگیر.

از این آیات چنین نتیجه‌گیری می‌شود که برخورد قرآن و اسلام با انسان‌های مختلف فرق می‌کند. در بعضی جاها دستور به برخورد نیک و پر محبت می‌دهد، «با مردم سخن نیک بگویید»(3)  و در جای دیگر دستور به برخورد میانه می‌دهد: «محمد فرستاده خداست و کسانی که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند.»(4)

امام رضا علیه السلام به عنوان اسوه کانون مهر و عاطفه نسبت به بندگان خدا بود. در زیارت آمده است: السلام علی الامام الرئوف؛ (سلام بر امام و پیشوای با رافت و مهربان) این لقبی است که از طرف خداوند به ایشان داده شده است. ایشان بیشترین محبت و مهربانی را نسبت به مردم و اهل خانه و خدمت گزارانشان داشتند. در روزی که ایشان مسموم شدند و در آن روز به شهادت رسیدند بعد از این که نماز ظهر را خواندند به فردی که نزدیکشان بود فرمودند: مردم (منظور اهل خانواده کارکنان و خدمتگزارانشان بودند) غذا خورده‌اند؟ آن فرد جواب داد: آقای من  در چنین وضعیتی کسی می‌تواند غذا بخورد؟ در این لحظه که امام علیه السلام متوجه می‌شوند کسی غذا نخورده، می‌نشینند و دستور آوردن سفره‌ای را می‌دهند همه را سر سفره دعوت می‌کنند و آنها را یکی یکی مورد محبت قرار می‌دهند.(5)

ایشان در جایی که مربوط به شخص خودشان بود بزرگ‌ترین گذشت‌ها، عالی‌ترین ایثارها و بیشترین محبت را نسبت به دیگران داشتند. رفتار عملی امام رضا علیه السلام نشانه انسانی کامل و نمونه است که هیچ علاقه‌ای به دنیا و ظواهر آن ندارد.

اگر فردی حتی کوچک‌ترین خدمتی برای امام رضا علیه السلام انجام می‌داد، ایشان نهایت تشکر و قدردانی را به جا می‌آوردند و حتما خدمت آن فرد را جبران می‌نمودند. آن حضرت به مستضعفان و گرفتاران توجه خاصی می‌کردند، اگر آنها گرفتاری و ناراحتی داشتند، سعی می‌کردند مشکل آنان را حل کنند. زیاد بودند افرادی که در سایه یاری رسانی‌های امام علیه السلام به خیری دست یافتند.

پی نوشت ها :

1- سوره فتح، آیه 29.

2-  سوره توبه، آیه 73.

3- سوره بقره، آیه 83.

4- سوره فتح، آیه 29.

5- ابن بابویه، صدوق، عیون اخبارالرضا، علی اکبر غفاری، ج 2، ص 498.

۰ نظر ۰۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۸:۴۵
سید ابوالفضل رزم آیین

سراسر مدت سی و پنج سال امامت امام موسی کاظم علیه السلام با حوادث و فراز و نشیب‌های سیاسی آمیخته بود. بیشتر زندگانی ایشان در زندان‌های هارون الرشید سپری شد. امام رضا علیه السلام در تمامی مدتی که امام کاظم علیه السلام زندانی بودند دستیار و پشتوانه استوار پدر در حوادث سیاسی فرهنگی بودند. شریک غم‌ها و رنج‌های پدرشان بودند هرگز در برابر قدرت‌طلبان هوس باز، خودشان را تسلیم نکردند. ایشان  راه پدر را ادامه دادند و مردم را به شدت از یاری رساندن و کمک به خلفای طاغوتی دور می‌کردند. چون امام کاظم علیه السلام بیشتر عمر شریف‌شان در زندان‌ها سپری شد، امام رضا علیه‌السلام به عنوان فرزند ارشد مسئول نگهداری خانواده ایشان بودند، ایشان در این مدت طوری از خانواده‌شان مراقبت کردند، که اجازه ندادند کسی به آنها بی‌احترامی کند، نهایت احترام را به آنها می‌گذاشتند و خطرات دشمنان را از آنان دور می‌کردند.

علاقه حضرت به خانواده‌شان در محبتی که به امام جواد علیه السلام داشتند نیز قابل ملاحظه است. قبل از تولد امام جواد علیه السلام فردی به امام رضا علیه السلام می‌گوید شما کودکان را دوست دارید پس از خداوند بخواهید که پسری به شما عطا کند. حضرت فرمودند: خداوند پسری به من خواهد داد که  وارث من می‌شود هنگامی که اباجعفر علیه السلام متولد شدند، حضرت در طول شب گهواره ایشان را حرکت می‌دادند و با او بازی می‌کردند. امام فرزندشان را آن قدر دوست می‌داشتند که شب را نمی‌خوابیدند و گهواره امام جواد علیه السلام را حرکت می‌دادند. به ایشان عرض شد آیا مردم با پسرانشان چنین رفتار می‌کنند؟ حضرت فرمودند: این پسر مانند عامه مردم نیست به دنیا آمدن و رشد نمودن او مانند ولادت پدران پاکش است.(1)

رفتار امام با فرزندشان امام جواد علیه السلام آن قدر محبت آمیز و توام با احترام بود که ایشان را به نام صدا نمی‌زدند بلکه بیشتر با کنیه مورد خطاب قرارش می‌دادند. به عنوان مثال می‌فرمودند: «ابوجعفر برای من نوشته است و من برای ابوجعفر نوشتم.»(2) به این ترتیب می‌خواست ایشان را احترام و تمجید کنند.

نمونه دیگر علاقه و وابستگی امام رضا علیه السلام، محبتی بود که به حضرت معصومه علیه السلام  داشتند.

پی نوشت ها:

1- محمدباقر، بهبهانی، جواد الائمه، ترجمه ابراهیم سلطانی نسب صیام، اول ذیقعده، 1381، ص 17.

2- باقر شریف، قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام رضا علیه السلام، 1382، ج1، ص 51، ابن بابویه، عیون اخبارالرضا

 

۰ نظر ۰۲ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۸:۳۶
سید ابوالفضل رزم آیین


امام رضا علیه‏السلام هنگام اقامت در مرو مجلس مناظره و مذاکره علمی داشتند، آن حضرت در نشر علوم و معارف اسلامی و آثار اهل‏بیت علیهم‏السلام در خراسان بسیار مؤثر بودند، امام علیه‏السلام گاهی مجلس اختصاصی داشت که در آن با دانشمندان و صاحبنظران شرکت می‏کردند، زمانی در مسجد جامع برای عموم مردم اصول و فروع دین و حقائق قرآنی را بیان می‏فرمودند.

۰ نظر ۰۸ فروردين ۹۲ ، ۱۴:۱۲
سید ابوالفضل رزم آیین

امام رضا درفرهنگ شیعه دارای جایگاهی والاست. وجود امام رضا درشرق وایران زمین سبب تاثیر گذاری در فرهنگ مردم و شناخت بیشتر نسبت به فرهنگ اهل بیت حتی در میان برادران اهل سنت شده. برای مثال ابن حبان از محدثان ورجال شناسان قرن چهارم اهل سنت می نویسد:

من بارها قبر علی بن موسی الرضا صلوات الله علی جده وعلیه  را زیارت کرده ام. وقتی درطوس بودم، هیچ مشکلی برمن وارد نمی شد، مگر این که به زیارت قبر ایشان رفته و از خدا گشایش آن را می خواستم وبه درجه اجابت می رسید وسختی از من برطرف می شد.

با توجه به این تاثیر پذیری لازم است که از مدیریت واخلاق امام رضا علیه السلام درهمه زمینه ها خصوصا خدمت رسانی به زوار و اداره امور مربوط به آن بهره جست وبه معرفی عملی امام هشتم علیه السلام پرداخت. همین جا لازم است از خدمت رسانی در  مجموعه با عظمت ومتنوعی مانند آستان قدس رضوی  واماکن مقدس دیگر که در کشورمان هستند وخدمات متنوعی ارائه می دهند از حوزه فرهنگ گرفته تا اقتصاد وبخش خدمات تشکر نمود واین خدمت رسانی افتخاری است که نصیب هرکسی نمی شود وجالب است که اماکن مقدس مهم دیگر ایران به نوعی وابسته درجه یک امام هشتم هستند مانند بارگاه ملکوتی حضرت معصومه و حضرت احمد بن موسی شاه چراغ در شیراز.

۰ نظر ۲۲ اسفند ۹۱ ، ۲۲:۳۵
سید ابوالفضل رزم آیین

سِره اخلاقی امام رضا علیه السلام

از اصول اخلاقی که در زندگی همه‌ی امامان فراوان دیده شده است جود و سخاوت است. سخاوت در مقابل بخل قرار دارد، یعنی انسان از امکانات مادی و معنوی که در اختیارش وجود دارد فقط خودش استفاده نکند بلکه با بخشش به دیگران قسمتی از مشکلات آنها را حل کند و دیگران را از نعمت‌هایی که خداوند به او داده، چه نعمت مادی و چه نعمت‌های معنوی مانند علم برخوردار کند.(1)

سخاوت از «سخاء» گرفته شده است و «سخا النار و یسخوها»، یعنی این که اگر خاکستر آتش را از آتش پاک کنیم، بهتر می‌سوزد و روشنایی‌اش بیشتر می‌شود،‌ بنابراین تعریف سخاوت که از همین ریشه است موجب روشنایی و گرم کردن کانون خانواده‌های بینوایان می‌شود.(2)

شاید بهترین تعریف درباره سخاوت بیان امام رضا علیه السلام باشد که فرمودند:

«السخی یاکل من طعام الناس لیاکلوا من طعامه و البخیل لایاکل من طعام الناس لئلا یاکلوا من طعامه»؛  انسان سخاوتمند از غذای دیگران می‌خورد تا از غذای او بخورند، ولی انسان بخیل از غذای دیگران نمی‌خورد تا از غذای او نخورند.»(3)

 در بررسی سیره امام رضا علیه السلام ویژگی بذل و بخشش بسیار به چشم می‌خورد. ایشان بسیار صدقه پنهانی می‌دادند و اموال خویش را بین نیازمندان تقسیم می‌نمودند. روایت شده که ایشان یک سال تمام ثروت خود را در روز عرفه بین نیازمندان تقسیم کردند. فردی به ایشان گفت: این گونه بخشش، ضرر است. حضرت فرمودند: این گونه بخشش ضرر و زیان نیست بلکه غنیمت است، هرگز چیزی را که به وسیله آن طلب اجر و کرامت می‌کنید، غرامت و ضرر به شما نیاور.(4)

گزارش شده هر وقت سفره غذا را برای امام پهن می‌کردند کاسه‌ای نزدیک ایشان قرار می‌دادند، ایشان از هر نوع غذا مقداری را برمی‌داشتند و در آن کاسه می‌ریختند و دستور می‌دادند آن را بین فقرا تقسیم کنند. بعداً می‌فرمودند:

"فلا اقتحم العقبه(5)؛ باز هم به عقبه تکلیف تن در نداد ."

۰ نظر ۱۴ اسفند ۹۱ ، ۱۸:۲۵
سید ابوالفضل رزم آیین

148 سال بعد از هجرت پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) از مکه به مدینه، فرزندی از صلب پاک امامان معصوم (علیه السلام) به دنیا آمد که پدر بزرگ او، امام صادق (علیه السلام) دیدن و زیارتش را آرزو می کرد و مکرر به فرزندش امام کاظم می فرمود:
«عالم آل محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) در صلب توست و ای کاش او را درک می کردم و حتماً او همنام امیرالمومنین علیه السلام است».
حضرت نجمه مادرگرامی و با فضیلت امام رضا درباره فرزندش فرمود:
«در دوران حمل هیچگونه احساس سنگینی درخود نکردم و همینکه به خواب می رفتم، صدای تسبیح و تهلیل و تمجید خداوند را از شکم خود می شنیدم. وقتی فرزندم متولد شد، همسرم موسی ابن جعفر(علیه السلام) فرمود: گوارا باد ترا ای نجمه آنگاه پسرم را در پارچه ای سفید پیچیدم و به دست امام کاظم دادم، آن بزرگوار در گوش راستش اذان و درگوش چپیش اقامه گفت و آب فرات طلبید و کامش را با آن آب برداشت و به دست من داد و فرمود:
«بگیر این نوزاد را که باقیمانده خدا و حجت او بعد از من در روی زمین است».(1)
بدون شک ، یکی از الطاف و عنایات خداوند بر ملت ایران که مهر افتخار پیروی از مکتب اهل بیت گرامی نبی مکرم اسلام بر پیشانی خویش دارد این است که بارگاه نورانی امام هشتم علی ابن موسی الرضا (علیه السلام) را درکشور عزیز ایران قرار داده تا به برکت آن وجود مقدس، کشور ما از بالاترین نعمات مادی و معنوی برخوردار باشد.
امروزه اگر چه تهران پایتخت رسمی کشور و ملت ایران است، اما کیست که نداند که این بارگاه ملکوتی رضوی است که قبله آمال و آرزوهای اوست. عشق به امام رضا تاج افتخار این ملت و تمام ایمان اوست، عشق به امام هشتم دار و ندار این مردم و همه هستی اوست.قلب تک تک ایرانیان خانه و آشیانه اوست. امام رضا پناهگاه این ملت و باب الحوائج اوست. ملت ایران امروز بدلیل همجواری با امام هشتم مورد غبطه سایر مسلمانان جهان هستند.
امروزه آرزوی زیارت امام هشتم برای مسلمانان عراق کمتر از آرزوی زیارت امام حسین (علیه السلام) توسط ایرانیان نیست. عشق و محبت مسلمانان سایر کشورها نسبت به امام رضا علیه السلام نیز همچون ملت ایران در اوج خود قرار دارد.
به شکرانه این نعمت خداوندی، بر ما ایرانیان فرض است همچنانکه وجود ما مالامال از محبت به آن امام همام است، ظرف وجودی خویش را نیز از معرفت مکتب آن عزیز مملو نمائیم. درست است که مکتب تشیع، مکتب عشق و دلدادگی است اما تقویت شناخت و معرفت نسبت به خاندان نبوت امری است که خود آن عزیزان از شیعیان خویش خواسته اند، چرا که عشق بدون شناخت به تنهایی نمی تواند سازنده و نجات بخش باشد. این معرفت است که به انسان ثبات قدم در مسیر و قدرت و بینش تشخیص حق از باطل میدهد.
معرفت در واقع چنان بصیرتی به آدمی میدهد که همچون چراغ، روشنی راه و او میگردد. پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) تکیه گاه دین را فهم دقیق می داند و عابدی را که دین شناس نباشد همچون کسی میداند که شب می سازد و روز ویران می کند. وقتی انسان به دین خود معرفت پیدا می کند خطر انحراف به حداقل می رسد و به تعبیر حضرت علی (علیه السلام) شبهات به کسی که زمان خود را بشناسد یورش نمی آورند.
معرفت به دین افرادی همچون ابوذر می سازد که در برابر امواج سهمگین حوادث و فتنه ها تا آخر عمر به صراط مستقیم باقی ماند. امام صادق فرمود:«بیشترین عبادت ابوذر اندیشیدن و پند گرفتن بود.«بیداری در دین بقول حضرت امیر نعمتی است برای کسی که روزی اش شده است. اصولاً کسی که به مسایل دینی معرفت پیدا نکرده دین را هرگز نمی تواند یاری برساند.
اگر مردم، به امور دین آگاه باشند عوام فریبان دیگر میدانی برای جولان و سوء استفاده از احساسات پاک آنها پیدا نمی کنند، خرافات زمانی فرصتی برای رواج پیدا می کنند که مردم از حقیقت یک امری مطلع نباشند.
متأسفانه آنچه باعث شده در طول تاریخ، پیامبران و امامان معصوم علیهم السلام و دیگر مصلحان در مظلومیت قرار بگیرند، عدم شناخت و معرفت کافی مردم از مکتب و مرام آن بزرگان بوده است. برگزاری جشنها و اظهار شادی بمناسبت اعیاد اسلامی و بویژه میلاد ائمه اطهار عمل پسندیده و مبارکی است، اما این کافی نیست. حال که بحمدالله یک نظام اسلامی بر این کشور حاکم است.جا دارد بیش از این نسبت به تقویت فهم و معرفت دینی مردم و مکتب ائمه هدی بویژه نور تابان این مرز و بوم همت شود.
صدا و سیما که درحکم دانشگاه عمومی است، درچنین مناسبت هایی نباید به پخش چند مداحی و مدیحه سرایی قناعت کرده و وظیفه خود را تمام شده حساب کند، بلکه این رسانه ملی با ظرفیت هایی که دارد می تواند نسبت به تهیه و ساخت برنامه های محتوایی درهمه ابعاد جهت بالا بردن سطح آگاهی جامعه اقدام نماید.هر کدام از احادیث نقل شده از معصومین می تواند موضوعی برای تهیه یک برنامه و حتی ساخت یک فیلم اثر بخش و فرهنگ ساز باشد.
این رهنمودها باید در متن زندگی مردم کاربردی شده و جاری و ساری گردد. امید است روزی شاهد یک خیزش عمومی جهت عمق بخشیدن به سطح معرفت و فرهنگ دینی جامعه باشیم. تا درپـرتو آن ملت عزیز، پله های کمال و ترقی را به سرعت طی نموده و «زینتی» برای امامان خویش گردند.

کلام نورانی امام رضا (علیه السلام )

درپایان چند کلام گهربار از امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) هدیه خوانندگان می گردد:

  • هدیه کینه ها را از دل می زداید. (2)

  • کسی که اندوه مؤمنی را بگشاید خدا روز قیامت اندوه را از قلبش می زداید. (3)

  • از ما نیست آن که دنیای خود را برای دینش و دین خود را برای دنیایش ترک کند. (4)

  • عبادت به بسیاری روزه و نماز نیست، بلکه به بسیار اندیشیدن درکار خداست.(5)

  • کسی که از خدا توفیق بخواهد ولی تلاش نکند خود را مسخره کرده است. (6)

  • از ما نیست کسی که همسایه اش از شر او در امان نباشد. (7)

  • بهترین مال آن است که آبرو با آن حفظ شود. (8)

  • آن که صاحب نعمت است باید که به خانواده اش وسعت بخشد. (9)

  • بیست سال دوستی موجب خویشاوندی است وعلم بیش از نسبت پدری، صاحبانش را با هم پیوند می دهد. (10)

  • در هر زمان که مردم گناه جدیدی را رایج کنند، خداوند تبارک و تعالی، بلای جدیدی که تا آن زمان سابقه نداشته بر آنها نازل می کند. (11)

  • ثروت جمع نمی شود مگر به 5علت: بخل شدید، آرزوی طولانی، حرص غالب، قطع رحم و ندادن حقوق ارحام و انتخاب دنیا بر آخرت. (12)

    پی نوشت ها:

    1- عیون اخبار الرضا ج 1
    2- مسند الرضا
    3-کافی 200.2
    4-بحارالانوارج 78
    5- تحف العقول ص 442
    6- بحار الانوار ج 78
    7- عیون اخبارالرضا ج 1
    8و 9 بحارالانوار ج 78
    10- عیون اخبار الرضا 121.2
    11و 12-مسندالرضا


  • ۰ نظر ۲۸ شهریور ۹۱ ، ۱۳:۰۸
    سید ابوالفضل رزم آیین

    یسع بن حمزه می گوید: در مجلس حضرت رضا (ع) بودم و جمعیت بسیاری در مجلس حضور داشتند، و از آنحضرت سؤال می کردند و از احکام حلال و حرام می پرسیدند و امام رضا(ع) پاسخ آنها را می داد، در این میان ، ناگهان مردی بلند قامت و گندمگون وارد مجلس شد وسلام کرد و به امام هشتم (ع) عرض نمود: من از دوستان شما و پدر و اجداد پاک شما هستم در سفر حج ، پولم تمام شده و خرجی راه ندارم تا به وطنم برسم ، اگر امکان دارد، خرجی راه را به من بده تا به وطنم برسم ، خداوند مرا از نعمتهایش برخوردار نموده است ، وقتی به وطن رسیدم ، آنچه به من داده ای معادل آن ، از جانب شما صدقه می دهم ، چون خودم مستحق صدقه نیستم . امام رضا به او فرمود: بنشین ، خدا به تو لطف کند،سپس امام رو به مردم کرد، و به پاسخ سؤالهای آنها پرداخت . سپس مردم همه رفتند، و تنها آن مرد مسافر، و من و سلیمان جعفری و خثیمه در خدمت امام ماندیم . امام (ع) به ما فرمود: اجازه می دهید به خانه اندرون بروم ؟ سلیمان عرض ‍ کرد: خداوند امر و اذن شما را بر ما مقدم داشته است . حضرت برخاست و وارد حجره ای شد و پس از چند دقیقه باز گشت ، و او پشت در فرمود: آن مرد (مسافر) خراسانی کجاست ؟ خراسانی بر خاست و گفت :اینجا هستم .

    امام از بالای در دستش را به سوی مسافر دراز کرد و فرمود: این مقدار دینار را بگیر و خرجی راه خود را با آن تاءمین کن ، و این مبلغ مال خودت باشد دیگر لازم نیست از ناحیه من ، معادل آن صدقه بدهی ، برو که نه تو مرا ببینی و نه من تو را ببینم . مسافر خراسانی پول را گرفت و رفت .

    سلیمان به امام رضا عرض کرد: فدایت گردم که عطا کردی و مهربانی فرمودی ولی چرا هنگام پول دادن ، به مسافر، خود را نشان ندادی و پشت در خود را مستور نمودی ؟! امام رضا(ع) در پاسخ فرمود: مخافة ان اری ذل السّؤال فی وجهه لقضائی حاجته : از آن ترسیدم که شرمندگی سؤال را در چهره او بنگرم از این رو که حاجتش را بر می آورم . و آیا سخن رسول خدا (ص) را نشنیده ای که فرمود: المستتر بالحسنة تعدل سبعین حجة ، والمذیع بالسّیئة مخذول ، والمستتر بها مغفور له .: پاداش آنکس که کار نیکش را می پوشاند معادل پاداش هفتاد حج است ، و آنکس که آشکار گناه می کند، مورد طرد خدا است ، و آنکس که گناهش را می پوشاند، (درصورت توبه) مورد آمرزش خدا قرار می گیرد.

    نویسنده:محمد محمدی اشتهاردی

    ۰ نظر ۱۲ شهریور ۹۱ ، ۱۳:۲۱
    سید ابوالفضل رزم آیین

    ارزش کار خیر پنهان

    مردی خدمت امام رضا(ع) رسید و سلام کرد و عرض نمود: «من از دوستان شما و پدران شما هستم که از حج برگشته ام، و خرج سفرم تمام شده است. اگر صلاح بدانید خرج سفر مرا تا رسیدن به محل سکونتم بدهید، هنگامی که به شهر خود رسیدم، آن جا دارای اموال هستم، پس به نیت شما آن مقدار مال را صدقه خواهم داد، چون خودم اهل صدقه نیستم. امام به داخل اتاق رفت و برگشت و پشت در خانه ایستاد و دست خود را از بالای در خارج نمود و فرمود:

    «این دویست دینار را بگیر و به مصرف سفرت برسان، و از جانب من هم در مقابل آن صدقه نده، حال برو که من تو را نبینم و تو مرا نبینی.

    شخصی از امام سوال کرد، چرا از پشت در خانه آن را دادید و نخواستید او شما را ببیند؟

    فرمود: مبادا ذلت سوال را در چهره اش ببینم. آیا حدیث پیامبر(ص) را نشنیده ای که فرمود: «کار خیر پنهان ، برابر هفتاد حج، ثواب و اجر دارد؟» مگر نشنیدی که شاعر گفت:

    «هر وقت به خاطرطلب حاجتی به نزد او رفتم، درحالتی به نزد خانواده ام برمی گشتم، که آبرویم همچنان محفوظ بود.» 1

    منبع:روزنامه کیهان

    ۰ نظر ۲۰ تیر ۹۱ ، ۱۸:۱۵
    سید ابوالفضل رزم آیین